ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا، یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین فیلسوفان و دانشمندان ایران و البته جهان است. ابن سینا، پورسینا، شیخ الرییس و همه چیز دان، از القاب این دانشمند بزرگ به شمار می رود. ابوعلی سینا یک پزشک، ریاضی دان، منجم، فیزیک دان، شیمی دان، جغرافی دان، زمین شناس، شاعر، منطق دان و فیلسوف بزرگ بود و در دوران جوانی به طرز شگفت آوری توانست به همه این علوم تسلط پیدا کند.
ابوعلی سینا کیست؟
همین حالا در «وصیت ساز» عضو شوید و وصیت نامه خود را آنلاین و رایگان تنظیم کنید. برای شروع اینجا کلیک کنید.
ابن سینا (زادهٔ 359 ه .ش – درگذشتهٔ 2 تیر 416، 980–1037 میلادی «370 ،428 ه قمری»)، همه چیزدان، پزشک، ریاضی دان، اخترشناس، فیزیک دان، شیمی دان، جغرافی دان، زمین شناس، شاعر، منطق دان، فیلسوف، موسیقی دان[15] و دولت مرد ایرانی و از مشهورترین و تاثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایران زمین و جهان است که به ویژه به دلیل آثارش در زمینه فلسفه و پزشکی اهمیت دارد. آثار اصلی او دو دانشنامه علمی و فلسفی جامع به نام های کتاب شفا و دانشنامهٔ علایی، و همچنین القانون فی الطب به عنوان یکی از معروف ترین آثار تاریخ پزشکی است.
وی در کودکی نبوغ شایانی از خود بروز داد و در جوانی از جمله دانشمندان و پزشکان خاص دربار امیر نوح سامانی در بخارا بود. سپس با زوال سامانیان و نزدیک شدن خطر سپاه سلطان محمود غزنوی از بخارا به گرگانج خوارزم رفت و از آنجا به گرگان نزد امیران آل زیار پناه برد. سپس، در خدمت مجدالدوله رستم امیر آل بویه در ری رسید و پس از آن در همدان وزیر شمس الدوله دیلمی بود. پس از مرگ امیر، وی را زندانی کردند تا اینکه از آنجا گریخت و نزد علاء الدوله، حاکم اصفهان از آل کاکویه رفت و در خدمت او بود تا نهایتاً در همین منصب در سفر به همدان درگذشت.
در حوزه دانش منطق ابن سینا با ابداع دو نظریه «قیاس اقترانی شرطی» و «موجهات زمانی» از منطق ارسطویی پا فراتر نهاد در طرح نوینی از منطق موسوم به منطق سینوی را در تمدن اسلامی پی نهاد که پس از وی تا زمان خواجه نصیرالدین طوسی تکمیل گردید. در حوزه فلسفه وی کوشید تا فلسفه مشایی را با دین سازگار سازد. در این جهت علاوه بر اثبات وجود خداوند به مثابه واجب الوجود فلسفی، به حل عقلی مسایلی از قبیل صدور کثرت از وحدت، علم خداوند به جزییات، پیوند حادث و قدیم، رابطه ذات و صفات خدا پرداخت. در حوزه نفس نیز بحث تجرد و خلود را طرح می کند. وی معقول ثانی و اولی را تفکیک می کند و در موضوع شرور تقریر نوینی ارایه می دهد.
وی 450 کتاب در زمینه های گوناگون نوشته است که شمار زیادی از آن ها در مورد پزشکی و فلسفه است. جرج سارتن در کتاب تاریخ علم، وی را یکی از بزرگترین اندیشمندان و دانشمندان پزشکی می داند. همچنین وی او را مشهورترین دانشمند دیار ایران می داند که یکی از معروف ترین ها در همهٔ زمان ها و مکان ها و نژادها است. همچنین وی در زمرهٔ فیلسوفان بزرگ جهان قرار دارد. دانشنامهٔ فلسفهٔ دانشگاه تنسی ابن سینا را تاثیرگذارترین فیلسوف جهان پیش از دوران مدرن معرفی می کند.[13] تقریرهای فلسفی وی بسیار بر فلاسفه بزرگ بعدی از جمله ملاصدرا، توماس آکوییناس و دکارت موثر بوده است و علاوه بر مکتب سینوی در جهان اسلام که همچنان استمرار دارد، مکتب سینوی در فلسفه قرون وسطی اروپا نیز پدید می آید. تجرید الاعتقاد خواجه نصیرالدین طوسی، کلام شیعه را به رنگ فلسفه سینوی درمی آورد. در مخالفت با وی از یک سو محمد غزالی و فخر رازی از موضع کلام اشعری و از سوی دیگر ابن رشد اندلسی از موضع فلسفه ارسطویی کتاب می نویسند.
زادروز او در ایران، یعنی 1 شهریور، روز پزشک نام گرفته است.
وصیت نامه ابن سینا
شیخ ابوعلی سینا را نسبت به ابوسعید ابوالخیر ارادتی تام بود و بین این دو مکاتباتی بوده است؛ از جمله شیخ وصیت نامه خود را برای ابوسعید ابوالخیر نوشت و فرستاد.
متن اصلی وصیت نامه به زبان عربی است. اما در اینجا ترجمه ی آن به فارسی درج می شود.
وصیت نامه ابوعلی سینا
آغاز هر فکر و انتهای هر اندیشه باید خدای باشد. باطن و ظاهر هر شییی که مورد اعتبار و عبرت او قرارگرفت، باید او را به خدای تعالی توجه دهد و از نظر کردن به خدای چشم را از پلیدی و آلودگی رهایی بخشد. با قدم نفس که به حال قیام در مقام حضور بر پای ایستاده باید عالم ارواح مجرده را سیر نماید و با عقل و خرد خویش آنچه را که از آثار و عظمت مقام ربوبی در آن به اسرار نهفته است، مشاهده کند.
هنگامی که از آن مقام منیع تنزل نمود و به موقف و مقر خود فرود آمد، معبود یکتای خویش را به بیان و لسان خود تسبیح کند و کمال و صلاح را بعینه در آثار او مشاهده کند.
جمال شاهد ازلی را جز به دیده بصیرت نتوان دید و به کوی او جز با پیر خرد گذر نتوان کرد. ذات کبریایی او قابل ادراک و ابصار نیست. فروغ او است که در باطن و ظاهر و اشیا جلوه گر است. برای اینکه هر فردی را به کمال مطلوب خویش رساند. از هر موجودی پرتو نور او ساطع است و در هر ذره از ذرات این نشانه موجود که اوست.
خدای یگانه که هستی هر هستی به هستی اوست.
هنگامی که براین حالت تسلط یافت و آن را برای خود علی الدوام حفظ نمود آن وقت است که صورت عالم علوی در آینه وجودش منعکس شده و انوار جمال الهی در آن راه می یابد. درهمین موقع است که با مراتب عالم ربوبی آشنا شده و از لذتی بهره مند می شود که در دسترس دیگران نیست، و از وجود خویش آن بهره را می برد، که در خود او و سزاوار آن بوده است.
تزلزل خاطر از او نور سکون و آرامش جایگزین آن گردد. مقام امنی واجد اضطراب تشویق از او برطرف گردد، حقیقت پست عالم دنیوی براو مکتشف و از کیفیت آن به خوبی آگاه گردد و آگاهی او آنچنان خواهد بود که بر اهل آن رقت آرد و از خدای برآنان طلب غفران کند. در نتیجه خدعه و مکر دنیا را ناچیز و متاع و حکام دنیوی را پست و حقیر شمارد. به یاد خود آرد که متذکر خدای گردد. همیشه از آن ذکر در نشاط و پیوسته از حلاوتش در سرور است.
بالاخره کار دنیا و اهل آن او را به تعجب کشاند؛ همانطوری که اهل دنیا از مردی که اهل آخرت باشد در تعجب هستند و باید بداند.
نماز بهترین حرکات است، زیرا در این حرکات طی مراتب کمال میسر است. روزه بهترین سکنات است، زیرا درین سکون رنگ سکون و آلودگی های نفس زدوده می شود. صدقه بهترین خیرات است، زیرا به سبب آن مصایب و بلایا دور و برطرف می گردد و بالاخره باید بداند پاکیزه ترین مسالک تحمل بر شداید و سختی ها و بیهوده ترین کارها، ظاهرسازی و ریاکاری است.
تا موقعی که نفس به مختصر شییی تغییرحال یافته و دگرگون می گردد و تا وقتی که توجهش به حدود الفاظ و در پی نزاع قیل و قال است، هرگز از آلودگی ها و پلیدی ها خلاص نگشته و پاک نمی گردد.
آن علمی که عاری از فساد و با نیتی پاک توام باشد، بهترین عمل است.حکمت و دانش اساس و مایه ی برتری انسان است از غیر و در تحصیل دانش معرفت الهی برهمه مقدم است؛ زیرا شرافت هرعلمی بسته به موضوع آن است. "کلمات حق و گفتار پاکیزه به سوی خدای متعال بالا می رود، آن را خدای متعال" (یا عملی خالی از خلل و عاری از فساد) رفعت می دهد.
باری به همین کیفیت از لفظ دروغ و عاری از حقیقت اعتراض نموده و در مخیله خویش هم حتی مجال ورود به آن نمی دهد، تا برای نفس این صداقت حالتی ثابت گشته و ملکه گردد.
در نتیجه خواب هایش راست شده و آنچه در عالم رویا مشاهده کند واقعیت خواهد داشت.
در خصوص مشتهیات نفس، یعنی آنچه مورد التذاذ نفس است و از آنها لذت می برد، باید استعمال آنها صرفاً برای روبراه آوردن مزاج و نگاه داشتن وجود شخص و بقای نوع باشد.
نسبت به مشروب (خمر) باید شرب و نوشیدن آن را قطع کند؛ هرچند برای دفع مرض، معالجه یا درک لذت باشد.
با هرکسی مطابق با خوی او و حسن سلوکش رفتار نماید. درحدود امکان و به قدر استطاعت مالی خویش بذل و بخشش کند.
برای یاری مردم اکثراً آماده است و در آنچه خلاف طبع و میل اوست آنها را یاری می کند. در مورد امور شرعی کوتاهی نمی کند. رعایت احکام الهی را نموده و آنها را بزرگ می شمارد. اعضا و جوارح خویش را به انجام تکالیف واجبه وامی دارد. خدای متعال عمل به این شریعت را برای بندگان خود مقرر فرموده است و به آنان افعالی که تحت اصول مذهب اسلام انجام می گیرد، حکم می کند. خدای متعال دوست و دوستدار و والی آن اشخاصی است که آیین مقدس اسلام را پذیرفته و ایمان آورده اند و چون ما بحال و دل آن را قبول نموده و گردن نهاده ایم. پس خدای متعال ما را بس و برغیر او هم نظر نخواهیم داشت. چه بسیار خوب است آن کسی که ما امور خود را بدو سپرده ایم.
منبع وصیت نامه: بنیاد بوعلی سینا [لینک]